نبودید ببینید چه بلایی سر من اوردن با بغل دستیم تو حیاط داشتیم راه میرفتیم و حرف میزدیم بعد یکی از همکلاسی های خرم از پشت زد تو گردن من یعنی اشکم در اومد اخه قبلا هم یه ضربه به گردنم وارد شده یعنی دو زنگ کامل داشتم اشک میریختم بعد ابنقدر محکم زد که من هیچی نگفتم ولی بغل دستیم به فحش گرفتش و از اونور اینقدر محکم زده بود تا برسم خونه سردرد و چشم درد داشتم الان به لطف دعا های مامانم حالم بهتره ولی یخورده تار میبینم
مطالب مرتبط
آخرین مطالب
بعد قرن هااااااا (1395/02/18 )
تو وب نیستم (1395/01/08 )
کنیچیوا دوزتان (1394/12/21 )
سلااام (1394/11/29 )
ولنتاین پساپس مبارک ..رمانم هست (1394/11/26 )
عکس های عجقمان (1394/11/18 )
یه چند تا عکس (1394/11/18 )
خداحافظی موقتی (1394/11/18 )
قسمت پانزدهم رمان رویالVsپاپ استار (1394/11/16 )
قسمت چهاردهم رمان رویالVsپاپ استار (1394/11/16 )
قسمت سیزدهم رمان رویالVsپاپ استار (1394/11/15 )
قسمت دوازدهم رمان رویالVsپاپ استار (1394/11/14 )
قسمت یازدهم رمان رویالVsپاپ استار (1394/11/13 )
قسمت دهم رمان رویالVsپاپ استار (1394/11/12 )
قسمت نهم رمان رویالVsپاپ استار (1394/11/12 )
قسمت هشتم رمان رویالVsپاپ استار (1394/11/12 )
خبر دااااغ (1394/10/25 )
خواننده مورد علاقتون کیه؟ (1394/10/24 )
پاستا (1394/10/21 )
نوع خططون چجوریهه؟؟ (1394/10/17 )